![]() |
آسمان امامت و ولایت سرشار از ستارههای درخشان دانایی، معرفت و عشق به ذات لایزال الهی است، اما در کثرت زهد و عبادت بین ائمه اطهار (ع) نام ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) هفتمین امام و نهمین معصوم تبلور و عینیت بیشتری دارد. امامی که به دلیل عبادتهای بیحد و راز و نیازهای عاشقانه با معبود عبد صالحش لقب دادهاند و از آن رو که بر مشقات و آلام زمانه همواره صبور بود و خشم خود را بر نامرادیهای آن فرو میخورد کاظم لقبش دادند تا اسوه ای باشد برای بشریت و آنان که نیازمند دست یازیدن به دامان پر مهر الهی هستند و با توسل به این ستارگان امامت و ولایت قصد دارند راه رستگاری و سعادت بپیمایند. این امام بزرگوار در تمامی ابعاد همانند دیگر ائمه پیشتاز بود و در علم و دانایی نیز گوی سبقت را از عالمان زمانه خود ربوده بود به گونهای که در کودکی فقهای مشهوری چون ابوحنیفه از او مساله میپرسیدند و کسب علم می کردند. علم، تواضع، مکارم اخلاق، کثرت صدقات، سخاوت و بخشندگیاش در بین مردم زبانزد بود، ایشان همواره شبها به طور ناشناس در کوچههای مدینه میگشت و به مستمندان کمک میکرد و خود در اتاقی که نماز میگذارد جز بوریا ومصحف و شمشیر چیز دیگری نداشت. امام موسی کاظم (ع) پس از رحلت پدر بزرگوار خود امام صادق (ع) به سال ????? هجری قمری برای رسیدن به امامت با چالشهای بسیاری مواجه شد عده ای اسماعیل و سپس برادر دیگرش عبدالله افطحمی را جانشین پدر میدانستند اما برادر دیگر امام موسی کاظم (ع) اسحق که برادر تنی آن حضرت و به ورع و صلاح و اجتهاد معروف بود برادرش موسی کاظم (ع) را قبول داشت و حتی از پدرش روایت میکرد که او تصریح بر امامت آن حضرت کرده است. برادر دیگر آن حضرت به نام محمد بن جعفر مردی سخی و شجاع و از زیدیه جارودیه بود و در زمان مامون در خراسان وفات یافت اماجلالت قدر و علو شان و مکارم اخلاق و دانش وسیع امام موسی کاظم (ع) به قدری بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق (ع) به امامت او گرویدند. علاوه بر این بسیاری از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (ع) مانند مفضل ابن عمر جعفی و معاذین کثیر و صغوان جمال و یعقوب سراج، نص صریح امامت حضرت امام موسی الکاظم (ع) را از امام صادق (ع) روایت کردند و بدین ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل شد. سرانجام امام موسی کاظم (ع) پس از پشت سرگذاردن این ادعاها در حالی که تنها ????سال داشت به مقام امامت نایل شد و ????سال رهبری و و لایت شیعیان را تا زمان شهادت بر عهده گرفت. کثرت عبادت و زهد امام موسی کاظم به اندازهای بود که مردم همانا او را شایسته مقام خلافت و امامت میدانستند که این امر خشم حاکمان زمان را بر می انگیخت مهدیخلیفه عباسی در زمره این حاکمان بود که به دلیل ترس از مقام و موقعیت آن امام بزرگوار، ایشان را مدتی در بغداد بازداشت کرد. ترس و واهمه حاکمان از امام موسی کاظم (ع) تا بدانجا بود که زمخشری در ربیع الابرار آورده است: که هارون فرزند مهدی در یکی از ملاقاتها به امام پیشنهاد کرد فدک را تحویل بگیرد و حضرت نپذیرفت وقتی اصرار زیاد کرد فرمود میپذیرم به شرط آن که تمام آن ملک را با حدودی که تعیین میکنم به من واگذاری. هارون گفت حدود آن چیست؟ امام فرمود یک حد آن به عدن است حد دیگرش به سمرقند و حد سومش به افریقیه (آفریقا) و حد چهارمش کناره دریای خزر است. هارون از شنیدن این سخن سخت برآشفت و گفت: پس برای ما چه چیز باقی می ماند؟ امام فرمود: در سفر هارون به مدینه هنگام زیارت قبر رسول الله (ص) در حضور سران قریش و روسای قبایل و علما و قضات بلاد اسلام گفت: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا بن عم و این را از روی فخر فروشی به دیگران گفت. امام کاظم (ع) نیز حاضر بود و فرمود: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا ابت (یعنی سلام بر توای پدر من)می گویند هارون دگرگون شد و خشم از چهره اش نمودار شد. درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می کند که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مک بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مکیان از مقام خود بیفتند. جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام کرد سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند. گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار میخواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و به وسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال به او میدهند تا آنجا که ملکی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش میخواهم که میخواهم موسی بن جعفر را به زندان افکنم زیرا او میخواهد امت تو را برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزد والی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند. عیسی پس از مدتی نامهای به هارون نوشت وگفت که موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم کرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست که امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را به سندی بن شاهک سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم کرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن کردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال ? ????ق در ? ???سالگی گفته اند.
- امام کاظم (ع) فرمود: سه چیز تباهی میآورد: پیمان شکنی، رها کردن سنت و جدا شدن از جماعت. - کمک کردن تو به ناتوان، بهترین صدقه است. - اگر به تعداد اهل بدر (مومن کامل) در میان شما بود، قائم ما قیام میکرد - کسی که هر روز خود را ارزیابی نکند، از ما نیست. - در هر چیزی که چشمانت میبیند، موعظهای است. - هر کس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز میدارد. - هر گاه سه نفر در خانهای بودند، دو نفرشان با هم نجوا نکنند زیرا نجوا کردن، نفر سوم را ناراحت میکند. - مبادا از خرج کردن در راه طاعت خدا خودداری کنی، و آنگاه دو برابرش را در معصیت خدا خرج کنی. - مبادا حریم میان خود و برادرت را (یکسره) از میان ببری، چیزی از آن باقی بگذار، زیرا از میان رفتن آن، از میان رفتن شرم و حیا است. - خیر برسان و سخن نیک بگو و سست رای و فرمانبر هر کس مباش. - مصیبت برای شکیبا یکی است و برای ناشکیبا دوتا. منبع خبر: ایرنا |
|
![]() |