نوشتاری پیرامون چرایی تبلیغات زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم
به کجا چنین شتابان ؟!
تا انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم کشورمان تقریبا 1 سال باقیمانده است . انتخاباتی که در آن ، رییس جمهور محبوب کنونی 1 دوره ی دیگر فرصت حضور در آن را به صورت متوالی دارد . با نگاهی گذرا به انتخاباتهای دوره های گذشته به 1 نتیجه ی تقریبا همشکل دست می یابیم و آن اینکه : برای دوره های دومی که 1 رییس جمهور فرصت حضور مجدد دارد معمولا جو تبلغاتی آن در فاصله ی کمی مانده تا روز انتخابات در کشور حکمفرما می شود و در آن مرحله نیز تقریبا افراد شاخص اعلان کاندیداتوری نمی کنند و در حقیقت میدان برای رییس جمهور فعلی باز گذارده می شده است .
اما در این مرحله و سال جاری بر خلاف گذشته با جو سنگینی انتخاباتی از هم اکنون روبرو می باشیم . اینکه چرا جریانات و افراد عموما شکست خورده ی چند سال اخیر در فاصله ی 1 سال مانده تا برگزاری انتخابات چنین جو سنگین انتخاباتی را ایجاد کرده اند عوامل متعددی دخیل می باشد که سعی نموده ایم به برخی از آنها بپردازیم :
1- انتقامگیری : پس از روی کار آمدن جریان موسوم به دوم خرداد و اصلاحات در عرصه ی اجرایی و تقنینی و شورای شهر ، رفته رفته نقابها از چهره های افراد شاخص و در جریان آنها برداشته شد و مردم متوجه کلاه گشادی که بر سرشان رفته بود گشتند . لذا به سرعت و قدرت این جریان منحرف و مشکوک را از تمام عرصه های اجرایی و قانونگذاری و حتی شهری به سوی خانه نشینی هدایت نمودند . سران این جریان و افراد ذی نفوذ طی آن که از این عملکرد مردم و گرفتن فرصتهای بیشتر برای رسیدن به اهداف شوم شخصی و عمومیشان به شدت عصبانی شدند دست به کارشکنی و رفتارهای غیرمتعارف و غیراخلاقی زدند . از سنگ اندازیهای بی شمار در مقابل دولت نهم گرفته تا جوسازیها و شایعه پراکنیهای بی حساب در رسانه های تحت اختیار خود . آنان همچنین کوشیدند از کوچکترین فرصتها جهت بازگشت دوباره به عرصه ی قدرت نهایت استفاده را ببرند که ورود تعداد کمتر از انگشتان 1 دست آنان در شورای شهر تهران نشان از همین موضوع دارد . این جریان در کنار جوسازی و شایعه پراکنی شدید پیرامون انتخابات مجلس هشتم ، با قدرت تمام پا به این عرصه گذاردند و جهت کسب اکثریت کرسیهای مجلس نیز از هیچ تلاشی دریغ ننمودند ؛ از جوسازی و مظلوم نمایی رسانه ای گرفته تا استفاده از نام خاتمی و کاندید نمودن تقریبا نیمی از اعضای دولت گذشته . اما مجددا به سد بزرگی به نام مردم برخورد نمودند و نتیجه آن شد که تعداد افراد راه یافته از این جریان در مجلس هشتم حتی از مجلس هفتم نیز کمتر گردید . اینک ، آنان با کمال وقاحت و پررویی سیاسی عزم جزم خود را جهت انتخابات ریاست جمهوری سال آتی نشان می دهند و می کوشند با استفاده از رسانه های زنجیره ای در اختیار خود ، موجی یکساله را مدیریت نمایند و نام خود و جریان متبوعشان را در دیدگان و اذهان مردم زنده و مستمر بدارند تا شاید با فراهم آمدن کوچکترین فرصتی ، راه ورود مجدد و ننگبارشان به عرصه ی اجرایی کشور باز شود و آنگاه است که به انتقامگیری شدید از مردم ، به ویژه متدینین خواهند پرداخت .
2- گرفتن فرصت خدمت از دولت : یکی از حربه های جریانات مخالف دولت خدمتگزار کنونی در کنار تمام کارشکنیهایشان ایجاد جوهای روانی کاذب ، شایعه سازی و فراکنی شدید و درگیر نمودن بدنه ی دولت با این مسایل خود ساخته است . آنان در تلاشند تا به ایجاد فضای انتخاباتی ، دولت را از مسیر خدمت واقعی به مردم منحرف نموده و دولتمردان را به عرصه های رقابت انتخاباتی بکشانند . البته از دولت عدالت پرور و به ویژه رییس جمهور باهوش کنونی انتظار می رود که با درایت و هوشیاری ، این جو و جریان سازی را هدایت و مدیریت نموده و از کنار آن به آرامی عبور نماید .
3- تبلیغات منفی برعلیه دولت : یکی از مهمترین نکاتی که فرصت طلبان جهت رسیدن به اهداف شوم خود به آن توجه دارند وارونه نمودن رفتار و خدمات دولت در اذهان مردم است . آنان می کوشند با نهادینه کردن جو انتخاباتی در جامعه ، کوچکترین رفتار ، گفتار و خدمت رسانی دولت به مردم را در راستای اهداف انتخاباتی رییس دولت جلوه دهند و در حقیقت حقایق و واقعیتها را در اذهان عمومی وارونه به تصویر کشند . یکی از مهمترین پروژه هایی که این جریانات در عرصه ی رسانه ای خود پیگیر آن می باشند تلاش بر اثبات این نظریه است که سفرهای استانی دولت نهم در دور دوم ، کاملا تبلیغاتی و انتخاباتی است !؟! اینان البته از سفرهای بی شمار مدت اخیر سران و لیدرهای خود به شهرستانها و استانهای مختلف کشور و همچنین استقبال سرد و مردم از آنان چشم پوشی نموده اند .
4- محک مقبولیت افراد موردنظر : و آخرین نکته ی مورد نظر ما در این نوشتار ، محک زدن افراد مورد نظر آنان جهت مقابله ی انتخاباتی با دکتر احمدی نژاد در سال آینده می باشد . آنان از هم اکنون کوشیده اند اسامی فراوانی را بر سر زبانهای مردم بیفکنند و سپس با محک میدانی به میزان مقبولیت این افراد در جامعه بپردازند . از قالیباف و محسن رضایی و حدادعادل گرفته تا کروبی و خاتمی و روحانی و محمد هاشمی و عارف و موسوی ... از چپ تا راست در تماپو هستند تا به فردی با نهایت مقبولیت حزبی و مردمی نایل شوند و وی را به عنوان برگزیده ی خود راهی رقابت ریاست جمهوری دهم نمایند . البته این پروسه شاید نزدیک به 9 ماه به طول بیانجامد و طیفهای مخالف دولت به نظر می رسد نهایتا در اواخر سال جاری و نهایتا اوایل سال 1388 به فرد مورد نظر خود رسیده و وی را به مردم معرفی نمایند . طی این 9 ماه پیش بینی می شود جریان سازیهای جدید ، شایعه پراکنیهای نوین و اسامی مختلف و نو در فضای جامعه به وفور شنیده شود .
به نظر ما عقلای طیف مخالف دولت از ورود به عرصه ی رقابت با دکتر احمدی نژاد خوداری خواهند نمود و سعی آنان بر معرفی افراد دیگر و هدایت این جریان از پشت پرده خواهد بود . چه آنان تجربه ی انتخاباتهای دوره های گذشته در زمانی که هنوز 1 دوره از فعالیت رییس جمهور کنونی وجود دارد را درس عبرت خود می دانند . آنان همچنین از محبوبیت بی شایبه و روزافزون دکتر احمدی نژاد در بین آحاد جامعه ، به ویژه اقشار مستضعف در تهران و استانها و شهرستانهای مختلف کشور اطلاع دقیق و واثق دارند .