یادداشت صریح حزب الله می رزمد خطاب به رفسنجانی
مدارا تمام ؛ شمشیرها را بیاورید !
طی هفته ی گذشته افاضات جدید و البته بی سابقه ای از هاشمی رفسنجانی منتشر شد که تعجب تمامی محافل مخالف و موافق وی را برانگیخت . این کهنه کار عالم سیاست ایران برای چندمین از عدم خرد سیاسی خود در ملا عام پرده باشد و با گافی جدید ، یکبار دیگر خود را در سراشیبی بیشتر سقوط در عرصه ی سیاسی جمهوری اسلامی سوق داد . وی در یکی از ابتدایی ترین گافهای بزرگ چندین ساله ی اخیر خود در انتخابات مجلس ششم کاندیدا شد و پس از رای کم سابقه و پایین وی در آن میدان و عدم موفقیت به راهیابی در مجلس ششم ، اولین طعم تلخ شکست در عرصه ی نظرخواهی مردمی را چشید . دومین گاف بزرگ وی در انتخابات ریاست جمهوری نهم مشاهده گردید که با توپ پر و عزم جزم پا در عرصه ی رقابت نهاد که در آن انتخابات نیز ، مردم با حماسه آفرنی خود یکبار دیگر به وی و خاندان و دار و دسته اش نه بزرگ گفتند . از آن زمان تاکنون ، وی به عنوان رقیب شکست خورده ی از مردم ، کینه ی انتقامجویی از آحاد و اقشار مختلف مردم به ویژه اقشار آسیب پذیر و محروم جامعه را به دل گرفت و به انحاء مختلف کوشید به صورت مستقیم و غیرمستقیم در پیش پای دولت مردمی و خدمتگزار نهم سنگ اندازی نماید . اما گاف بزرگ سوم وی مربوط می شود به افاضات جدیدش در مشهد و در میان برخی اقتصادیون !!! وی به صراحت و البته تحریف در کلام حضرت آقا ، اعلام نمود : دوران مدارا با دولت نهم پایان یافته است ... !؟!
و اینک موضعگیری حزب الله می رزمد پیرامون گفته های علی اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی ... :
1- مفهوم جدید مدارا
اینکه رفسنجانی از مدارای 3 ساله ی خود با دولت خدمتگزار نهم سخن به زبان رانده است جدیدترین طنزی است که در عرصه ی سیاست ایران منتشر گردیده است . در واقع به نظر می رسد یا این پیرمرد سیاسی ایران با مفهوم و معنای مدارا بیگانه است و یا فرهنگنامه های مختلف در اختیار مردم نسبت به ترجمه و تفسیر کلمه ی مدارا دچار اشتباه فاحش شده اند !! به نظر می رسد مدارا در نگاه رفسنجانی و دنباله هایش عبارت است از : انواع اتهامات ، سنگ اندازیها ، شایعه پراکنیهای کذب و خود ساخته ، دشمنی ، کینه ورزی ، وارونه نشان دادن حقایق ، شانه خالی کردن از زیر بار کم کاریهای دوران مسئولیت خود ، حرکت در مسیر خلاف مردم و ... !
3 سال است از عمر دولت نهم می گذرد ؛ اگر کسی ، به تعداد انگشتان 1 دست از هاشمی حمایت از مواضع نسبی از مواضع دولت ، چه در عرصه ی داخلی و چه در عرصه ی بین المللی را یافت و به ما نشان داد ، برای همیشه ما را مطیع و مرید رفسنجانی خواهد دید !!
3 سال است وی از تریبونهای رسمی و غیررسمی ، که به ناحق و برخلاف رای مردم در اختیارش قرار گرفته ، بر علیه دولت و رییس محبوبش می تازد . از نمازجمعه گرفته تا مجمع تشخیص ، از خبرگان گرفته تا دیدارهای خودساخته ی با حزبهای مختلف . در کدامیک از این دیدارها و سخنرانیها و گفتگوها از وی و ادبیات و سخنش شایبه ی حمایت از دولت بر مشام رسیده است ؟!
چرا رفسنجانی در ملاعام و به صورتی گستاخانه روی به دروغ گویی آورده است ؟! آیا کسی نیست جلوی این همه تخریب فضا و دروغ گوییها را بگیرد ؟!
جناب رفسنجانی ! در کدام لحظه از عمر 3 ساله ی این دولت از شما مدارا دیدیم ؟! در طرح اصلاح وضعیت دانشگاه آزاد و چپاول ثروتهای ملی این کشور توسط رییس وابسته ی به شما ؟! در طرح سهمیه بندی بنزین ، که توسط دولت خود شما طراحی شده بود اما جرا و شهامت اجرای آن را نداشتید و خلف بعدیتان ، خاتمی ، نیز از اجرای آن سرباز زد ؟! در طرح تحول اقتصادی که باز هم از طرحهای بر روی زمین مانده ی دولتهای ضعیف سازندگی و اصلاحات است ؟! البته چه خوب شد که شما و خلفتان جسارت و شجاعت اجرای آن طرحها را نداشتید و الا معلوم نبود با نوع دیدگاههای لبیرالیستی و غربی شماها چه بلایی عظیم تری بر سر این ملت مظلوم می آمد !
2- جسارت به ساحت ولایت فقیه
یکی از نکاتی که در افاضات جدید رفسنجانی به چشم می خورد تحریف فرمایشات حضرت آقاست . حضرتش ، که بارها و بارها اعلام نموده مواضع کلی وی در جلسات خصوصی و عمومی هرگز با یکدیگر در تناقض نیست ، چرا باید مورد هزینه ی فردی زیاده خواه و جاه طلب قرار بگیرد ؟! تا کی باید بابت نگهداشتن 1 فرد در چارچوب نظام هزینه های گزاف پرداخت ؟! از مردم هزینه نمود ، از بیت المال و غارت و چپاول آن صرف نظر نمود ، و اینک از رکن و محور اصلی انقلاب اسلامی نیز هزینه پرداخت ؟! چرا چنین فردی باید اجازه پیدا کند ضمن تحریف در فرمایش حضرت آقا و برداشت شخصی به سود خود و حزب متبوعش ، دیدگاه مردم نسبت به مراد و امامشان را دگرگون و منفی نماید ؟! البته زهی خیال باطل .
جایی که آقا به صراحت اعلام می نمایند از دوران مشروطه تاکنون دولتی در حد و اندازه ی دولت نهم بر سر کار نیامده ، آیا می توان این دیدگاه را با دروغ پراکنیهای هاشمی در تناقض یافت ؟!
جایی که آقا به کرات می فرمایند باید از این دولت و عملکردش دفاع شود ، آیا می توان بر لجام گسیختگی هاشمی و سخن سراسر کذب وی وقعی نهاد ؟!
رفسنجانی و دار و دسته اش باید 1 نکته را برای همیشه در گوش همیشه بسته ی خود فرو نمایند و آن اینکه اگر فرزندان خمینی و خامنه ای در مقابل ترکتازیهای آنان سکوت نموده اند به مصلحتی است که از رهبرشان درخواست نموده و الا با گوشه اشاره ی حضرتش ، طومارشان در هم پیچیده خواهد شد .
3- چی کسی پیگیر جو تخریب است ؟!
با توجه به فضایی که سخنان 1 شخص مسئول در کشور به وجود آورده و در آن علاوه بر کذب گویی از بالاترین و اولین شخصیت نظام ، موجی از تخریب را برعلیه دولت قانونی و برخاسته از آرای توده های مردم ایجاد نموده است به نظر می رسد نهادهای مسئول از وزارت اطلاعات گرفته تا قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی وظیفه دارند ضمن ردگیری این سخنان و پیگیری تخریبگری 3 ساله ی ناطق آن و حامیانش ، سرنخهای اصلی این جریان را شناسایی و به محکمه ی عدالت بکشانند .
به راستی اگر فردی در رده های پایین تر چنین سخنی را می گفت و یا رسانه ای اینچنین به صورت علنی دولت را به جنگ مستقیم دعوت می نمود و شمشیر را از رو می بست و از همه مهمتر ، سخن کذبی را به شخصیت اول نظام مرتبط می دانست با قوه ی قهریه ی نهادهای مسئول مواجه نمی گشت ؟!
اگر خواهان و پیگیر عدالت هستیم باید بدون رودربایستی و واهمه و ترس ، سخنران فوق را به پای میز دادگاه کشانده و مورد پیگیری قرار دهیم تا دیگر هیچ شخصی در این مملکت جرات نکند در ملاعام به شخصیت اول کشور سخن دروغی را منتسب نماید و بر مبنای برداشت شخصی خود از آن سخن ، موج تخریب و سیاهی را برعلیه 1 دولت قانونی به راه اندازد .
4- مدارا تمام ؛ شمشیرها از رو بسته می شود
اما حال ، بنا به درخواست خود هاشمی و سخنان صریح و بی پرده ی وی ، دوران مدارا به پایان می رسد و شمشیرها از رو بسته خواهد شد . اینک باید به تمام مسایل و شبهات مطرح پیرامون وی و خاندان و هم حزبیهایش پیرامون مسایل مختلف اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و ترور به صورت شفاف و همه جانبه و البته 2 سویه پرداخته شود .
از ماجرای انفجار حزب جمهوری گرفته تا دفاع مقدس ، از بحثهای پیرامون قطعنامه گرفته تا دوران سیاه سازندگی ، از ریشه های تورم 49 درصدی سال 74 گرفته تا غارت بیت المال ، از خیابانهای کانادا گرفته تا وزیر فراری ارشاد ، از علت اصلی قطعی گاز سال 86 گرفته تا فتنه آفرینیهای مختلف و ...
آری ؛ خود هاشمی خواهان پایان مدارا شده بود ؛ چرا حامیان عدالت و دولت و نظام باز هم روی به مدارا آورند . اگر قرار بر اعلان جنگ سیاسی شده است ، ما آماده ایم و البته گوش به فرمان رهبر فرزانه مان ؛
جناب رفسنجانی ! خود گفته اید دوران مدارا تمام شد ؛ شمشیر را از رو بسته اید و حامیان دولت نیز همچنین ؛ این گوی و این میدان . بتاز تا بر مردم بیش از همیشه و گذشته واقعیتها از پس پرده در آید .
فان حزب الله هم الغالبون